کرمانشاه دیار مردان بزرگ

متن مرتبط با « گلزار» در سایت کرمانشاه دیار مردان بزرگ نوشته شده است

گوشه هایی از زندگی پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی

  • گوشه هایی از زندگی پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی   پهلوان حسین، معروف به حسین گلزار، درسال1265 قمری، در روستای سراب قنبر، از توابع کرمانشاه، به دنیا آمد . در کودکی پدر خود،اکبرخان را از دست داد.از آن پس تحت تکفل مادرش که گلزار نام داشت قرار گرفت و در این دنیای بی درو پیکر، با مادرغیور کردش، گلزاربانو تنها ماند... گلزار بانو، این زن اصیل عشایری که در چشمهی وجودش روحی حماسی می جوشید و روح همسر به خاک خفته اش را در آیینه وجود کودک قوی ودرشت استخوان خویش میدید، مصمم شد که حسین را طوری تحت تعلیم وپرورش جسمی واخلاقی قرار دهد که از وی پهلوانی بنام،بلند آوازه و مردمی بسازد تا آرزوی پدر خود (پهلوان حسین قافله دار) را نیز برآورده سازد. گلزار بانو ازهمان دوران کودکی حسین را تشویق به کار سخت درباغ ومزرعه ی موروثی پدر میکرد و او را طوری تربیت کرد که از دست چپ اش مانند دست راست استفاده میکرد. اولین ورود حسین گلزار به زورخانه حسین حدود سیزده سال داشت که قدم به زورخانه سنگ تراشها گذاشت. فرز وچالاک لباس از تن بر کند ولنگی بر کمربست. بدرون گود پرید همهی ورزشکاران ازدیدن نوجوانی ناآشنا با سینه ای ستبر و بازوئی ورزیده، با گردنی بر افراشته،.متعجب شدند . شانه گردان میکنیم هر کس شانه در ریشش گیر نکرد باید از گود خارج شود! این پیشهاد مردی بود که مقابل حسین ایستاده و به او خیره شده بود . شانه پی در پی دست به دست گردید تا به دست حسین رسید .حسین شانه را دردست خود فشرد ونا گهان با تمام نیروبر صورت خود فرود آورد و با صدای بلند و خشم آلود گفت: اینجا به دلاک خانه شبیه است تا به زورخانه! صدای تحسین از ورزشکاران و تماشا چیان بلند شد وپهلوان صفر،که میدانداری آن روز را بر عهده داشت، حسین را درآغوش گرفت ،غرق بوسه کرد و گفت خوش آمدی ای جوان با غیرت .صورت او را با دوا ودرمان محلی مداوا کردند . پهلوان صفر ومرشد زورخانه، حسین را تا خانه اش همراهی کردند .گلزار بانو ضمن تشکراز پهلوان صفر خطاب به وی گفت من حسین را به تو می سپارم . گلزار بانو خود برای آماده نمودن حسین، کیسه ای از شن به سقف زیرزمین آویزان کرد. هنگام تمرین کیسه ی شن را به سوی حسین رها میکرد.حسین میبایست در برابر وزن سنگین کیسه مقاومت کند.با تمام شدن تمرینهای روزانه،تدریجا به وزن آن ,گوشه هایی ,از زندگی ,پهلوان, حسین, گلزار, کرمانشاهی ...ادامه مطلب

  • گوشه هایی از زندگینامه علی آقا جاویدان

  • مرحوم علی آقا جاویدان فرزند علی محمد جاویدان در سال 1311 در کرماشان متولد شد. برادران ایشان آقایان محمد علی، علی اشرف و غلامعلی جاویدان میباشند. علی آقا از دوران کودکی و به تشویق پدرش که یکی از بازاریان سرشناس شهرمان بود، به ورزش باستانی تشویق شد. در کنار تحصیل و ورزش، در مغازه ی پدر نیز مشغول به کار و فعالیت بود. آوازه ی کشتی و قدرت او خیلی زود در کرماشان و بعد از آن در سایر شهرهای ایران از جمله: همدان، تهران، شیراز، مشهد و ... پیچید. علی آقا هم دوره ای جهان پهلوان تختی بود و شایع است که برخی اوقات تختی، علی آقا را به محل تمرینات خودش دعوت میکرد و با هم کشتی تمرین میکردند. ایشان در تیم کشتی شهرمان موفقیتهای زیادی کسب کرد و در سایر شهرهای ایران، پشت پهلوانان زیادی را با خاک کف زورخانه آشنا کرد. کشتی های علی آقا در همه جا تماشاچیان زیادی داشت و برخی اوقات طرفدارانش برای تماشای زورآزمایی این پهلوان از کرماشان و سایر شهرهای دیگر، به محل انجام مسابقات وی میرفتند. ایشان هم در کشتی پهلوانی مقامدار بود و هم در کشتی آزاد. علی آقا هم مثل پهلوان گلزار کرماشانی، باعث مطرح شدن نام شهرمان در ایران شد و از آن زمان بود که با شنیدن نام کرماشان، اولین چیزی که به ذهن مردم شهرهای دیگر میرسید، واژه ی «پهلوان» بود که البته این فرهنگ پهلوانی به هر دلیلی در حال از بین رفتن بوده که اساتید حتما بهتر از بنده دلایل آن را میدانند و این فرهنگ کاملا استحاله شده است. گوشه ای از زندگی علی آقا جاویدان در حوزه ی زندگی خصوصی ایشان میباشد که وارد آن نمیشویم. فقط به ذکر این مطلب بسنده میکنیم که به علت زد و بندهایی با یکی از خوانین هرسین، مدتی این پهلوان در زندان به سر برد و بعد از انقلاب و طی کردن بخشی از دوران محکومیت خود از حبس آزاد شد. در مرحله ی بعد از زندگیش، علی آقا به شغل فرش فروشی مشغول بود تا اینکه سرانجام در اردیبهشت سال 1374 در اثر نارسایی کبد درگذشت. ثمره ی زندگی ایشان، 4 فرزند بنامهای پیمان، کامران، کیهان و احسان جاویدان میباشد.,پهلوان علی آقا جاویدان ...ادامه مطلب

  • یادی از مردان قدیمی کرمانشاه

  • تاریخ پر فراز و نشیب کرمانشاه دلاوران زیادی رو به خود دیده ولی متاسفانه از جوانمردان سالهای نه چندان دور کرمانشاه کمتر مطلبی به چشم میخورد مردانی که قصه مرام و معرفتشان دهان به دهان  نقل شده تا به گوش ما رسیده است که البته بعضی مواقع کم لطفی هایی هم شده و متاسفانه بعضی از کسانی که اطلاع کافی از مرام این عزیزان نداشته وبه ناحق در مورد شان حق مطلب را ادا نکرده اند.در این مقاله قصد داریم که مرام و معرفت پهلوانها و با مرامهای قدیم کرمانشاه رو برای جوانان عزیز همشهری یادآوری کنیم تا بدانند که اونا بیشتر مرام مولا علی رو مد نظر داشتند و معروفیتشان به خاطر دعوا و عربده کشی نبوده بلکه به خاطر مردم داری و عشق به مولا علی بوده.چه بسا تو همین شهر خودمان داشتیم امثال کسانیکه از نظر گردن کلفتی کم نبودن ولی الان اسمی ازشون نیست چون از نظر اخلاقی خوب نبودند و جایی تو دل مردم نداشتن. ,مردان قدیم کرمانشاه.علی آقا جاویدان. حسن الفتی.پهلوان تقی تیموریان.پهلوان غلامرضاخان الفتی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها